شکست منافقان (قرآن)در این مقاله آیات قرآن مرتبط با شکست منافقان معرفی میشوند. ۱ - شكست در توطئه علیه اسلامشکست منافقان در توطئه عليه اسلام و پیامبر صلیاللهعلیهوآله و عدم دستيابىبه اهداف شوم خويش: ۱. «يا أَيُّهَا النَّبِيُّ جاهِدِ الْكُفَّارَ وَ الْمُنافِقِينَ وَ اغْلُظْ عَلَيْهِمْ وَ مَأْواهُمْ جَهَنَّمُ وَ بِئْسَ الْمَصِيرُ • يَحْلِفُونَ بِاللَّهِ ما قالُوا وَ لَقَدْ قالُوا كَلِمَةَ الْكُفْرِ وَ كَفَرُوا بَعْدَ إِسْلامِهِمْ وَ هَمُّوا بِما لَمْ يَنالُوا وَ ما نَقَمُوا إِلَّا أَنْ أَغْناهُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ مِنْ فَضْلِهِ فَإِنْ يَتُوبُوا يَكُ خَيْراً لَهُمْ وَ إِنْ يَتَوَلَّوْا يُعَذِّبْهُمُ اللَّهُ عَذاباً أَلِيماً فِي الدُّنْيا وَ الْآخِرَةِ وَ ما لَهُمْ فِي الْأَرْضِ مِنْ وَلِيٍّ وَ لا نَصِيرٍ؛اى پيامبر! با کافران و منافقان جهاد كن، و بر آنها سخت بگير! جايگاهشان جهنم است؛ و بد فرجامى است! به خدا سوگند ياد مىكنند كه در غياب پيامبر، سخنان كفرآميز نگفتهاند؛ در حالى كه به يقين سخنان كفرآميز گفتهاند؛ و پس از اسلام آوردنشان، كافر شدهاند؛ و تصميم به امرى خطرناک گرفتند، كه به آن نرسيدند. آنها فقط از اين ايراد مىگيرند كه خداوند و پيامبرش، آنان را به فضل و كَرَم خود، بىنياز ساختند. با اين حال، اگر توبه كنند، براى آنها بهتر است؛ و اگر روى گردانند، خداوند آنها را در دنیا و آخرت، به مجازات دردناكى كيفر خواهد داد؛ و در سراسر زمين، نه ولىّ و سرپرستى دارند، و نه ياورى.» ۲. «وَ الَّذِينَ اتَّخَذُوا مَسْجِداً ضِراراً وَ كُفْراً وَ تَفْرِيقاً بَيْنَ الْمُؤْمِنِينَ وَ إِرْصاداً لِمَنْ حارَبَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ مِنْ قَبْلُ وَ لَيَحْلِفُنَّ إِنْ أَرَدْنا إِلَّا الْحُسْنى وَ اللَّهُ يَشْهَدُ إِنَّهُمْ لَكاذِبُونَ • لا تَقُمْ فِيهِ أَبَداً لَمَسْجِدٌ أُسِّسَ عَلَى التَّقْوى مِنْ أَوَّلِ يَوْمٍ أَحَقُّ أَنْ تَقُومَ فِيهِ فِيهِ رِجالٌ يُحِبُّونَ أَنْ يَتَطَهَّرُوا وَ اللَّهُ يُحِبُّ الْمُطَّهِّرِينَ • أَ فَمَنْ أَسَّسَ بُنْيانَهُ عَلى تَقْوى مِنَ اللَّهِ وَ رِضْوانٍ خَيْرٌ أَمْ مَنْ أَسَّسَ بُنْيانَهُ عَلى شَفا جُرُفٍ هارٍ فَانْهارَ بِهِ فِي نارِ جَهَنَّمَ وَ اللَّهُ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ؛(گروهى ديگر از منافقان) كسانى هستند كه مسجدى ساختند براى زيان رساندن (به اسلام)، و تقويت کفر، و تفرقهافکنی ميان مؤمنان، و كمينگاهى براى كسى كه از پيش با خدا و پيامبرش مبارزه كرده بود؛ آنها سوگند ياد مىكنند كه: جز نيكى (و خدمت)، نظرى نداشتهايم. امّا خداوند گواهی مىدهد كه آنها قطعاً دروغگو هستند. هرگز در آن مسجد به عبادت نايست! مسجدى كه از روز نخست برپايه تقوا بنا شده، شايستهتر است كه در آن به عبادت بايستى؛ در آن، مردانى هستند كه دوست مىدارند پاكيزه باشند؛ و خداوند پاكيزگان را دوست دارد. آيا كسى كه شالوده آن را بر تقواى الهى و خشنودى او بناكرده بهتر است، يا كسى كه شالوده آن را بر كنار پرتگاه سستى بنا نموده كه ناگهان در آتش دوزخ فرو مىريزد؟! و خداوند گروه ستمکاران را هدایت نمىكند.» ۲ - محکوم شدن به شکستحركتهاى منافقانه ضدّ خدا و دین، سست و محكوم به شكست: «وَ الَّذِينَ اتَّخَذُوا مَسْجِداً ضِراراً وَ كُفْراً وَ تَفْرِيقاً بَيْنَ الْمُؤْمِنِينَ وَ إِرْصاداً لِمَنْ حارَبَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ مِنْ قَبْلُ وَ لَيَحْلِفُنَّ إِنْ أَرَدْنا إِلَّا الْحُسْنى وَ اللَّهُ يَشْهَدُ إِنَّهُمْ لَكاذِبُونَ • أَ فَمَنْ أَسَّسَ بُنْيانَهُ عَلى تَقْوى مِنَ اللَّهِ وَ رِضْوانٍ خَيْرٌ أَمْ مَنْ أَسَّسَ بُنْيانَهُ عَلى شَفا جُرُفٍ هارٍ فَانْهارَ بِهِ فِي نارِ جَهَنَّمَ وَ اللَّهُ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ؛ (گروهى ديگر از منافقان) كسانى هستند كه مسجدى ساختند براى زيان رساندن (به اسلام)، و تقويت كفر، و تفرقهافكنى ميان مؤمنان، و كمينگاهى براى كسى كه از پيش با خدا و پيامبرش مبارزه كرده بود؛ آنها سوگند ياد مىكنند كه: جز نيكى (و خدمت)، نظرى نداشتهايم.» امّا خداوند گواهى مىدهد كه آنها قطعاً دروغگو هستند. آيا كسى كه شالوده آن را بر تقواى الهى و خشنودى او بناكرده بهتر است، يا كسى كه شالوده آن را بر كنار پرتگاه سستى بنا نموده كه ناگهان در آتش دوزخ فرو مىريزد؟! و خداوند گروه ستمكاران را هدايت نمىكند.» ۳ - گرفتار شدن به شکستگرفتارى منافقان به گردابهاى بدى و شكست: «وَ يُعَذِّبَ الْمُنافِقِينَ وَ الْمُنافِقاتِ وَ الْمُشْرِكِينَ وَ الْمُشْرِكاتِ الظَّانِّينَ بِاللَّهِ ظَنَّ السَّوْءِ عَلَيْهِمْ دائِرَةُ السَّوْءِ ...؛و نيز مردان و زنان منافق و مردان و زنان مشرک را كه به خدا گمان بد مىبرند مجازات كند؛ آرى حوادث ناگوارى كه براى مؤمنان انتظار مىكشند تنها بر خودشان فرو مىآيد....» ۴ - پانویس
۵ - منبعمرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۳۱، ص۱۳۹، برگرفته از مقاله «شکست منافقان». |